⎝⓿⏝⓿⎠..........⓿⏝⓿
شنبه 24 دی 1390برچسب:, :: 14:10 ::  نويسنده : رح

روزي خداوندبه حضرت موسي كليم الله فرمان مي دهد كه به سرزمين مصربرو وقبر حضرت يوسف (ع) راپيداكن وجسداورابردارودركنارپدرش يعقوب(ع)دفن كن

 ياران موسي(ع)  هرچه درشهرمصرجستجوكردنداثري ازقبرپيدانكردندتااين كه آدرس پيرزني را  به ياران موسي(ع)  دادند.

 ياران موسي(ع)  پيرزن را يافتند واز او خواستند كه قبر حضرت يوسف (ع) را به آنان نشان  دهد.

 پيرزن سوال كرد كي از شما خواسته ؟

 آنان گفتند حضرت موسي (ع)

پيرزن گفت : خوب برويد به حضرت موسي بگوييد خودش بياييد .

حضرت موسي (ع) نزد پيرزن آمد وآدرس قبر يوسف (ع) را خواست 

 پيرزن گفت :من به شما مي گويم

 اما سه شرط دارداول : بايد از خدا بخواهي كه يك دختر جواني بشوم

دوم: برايم شوهري پيدا كني كه بهترين بنده خدا روي زمين باشد 

 وسوم :در بهشت خانه من  نزد شما باشد.

موسي (ع) به خداوند  فرمود : اي خداي مهربان چي مي شد كه خودت قبر را به من نشان مي دادي .

خداوند فرمود :مي خواستم با اين پيرزن روبه رو شوي تا دعا كردن در نزد من را بداني  .خلاصه دعاي پيامبر مستجاب گرديد وپيرزن جوان شد وحضرت موسي فرمود: حالا بهترين بنده ي خدا را چگونه برايت پيدا كنم

.پيرزن گفت :خودت، دنبالش نگرد.موسي (ع) شگفت زده شد وبه دستور خدا با او ازدواج كرد.

به اين مي گويند نهايت زرنگي مقابل همين داستان زمان پيامبر اسلام (ص)

پيامبر با تعدادي از ياران كه به صحرا رفته بودند  براي صرف غذا به نزد چوپاني  رفتند وآن چوپان از آنان پذيرايي كرد .موقع خداحافظي پيامبر (ص) از آن مرد خواست اگر حاجتي دارد بگويد  آن چوپان از پيامبر چند گوسفند والاغ در خواست كرد وپيامبر به يارانش دستور داد برايش تهيه نمايند

آن كجا واين كجا

شنبه 24 دی 1390برچسب:, :: 9:24 ::  نويسنده : رح

مثل جاده ی بی مرز ! مثل خط یه تبسم
مثل رقص خوشه های مست بی طاقت گندم
مثل
گل دادن دشنه روی خاک پاک پیرهن
مثل صد تا کفش سربی ده هزار عصای آهن
مثل افسانه ی فانوس قصه ی زیبای خفته
وقتی شیر پشت میله یاد جنگلش میفته

جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 22:9 ::  نويسنده : رح

     
این زندگی ِ خالی

منو ببر به اون سالی

که تو اسممو پرسیدی

به روزی که منو دیدی

به پله های خاموشی

که با من رو به رو میشی

یه جور زل بزن انگاری

نمیشه چشم برداری

منو بـبر به دنیامو

به اون دستا که میخـوامو
به اون شبا که خندونم

که تقدیرو نمیدونم

از این اشکی که می لرزه

منو ببر به اون لحظه

به اون ترانه ی شادی

که تو یاد ِ من افتادی

به احساسی که درگیره

به حرفی که نفسگیـره

از این دنیا که بی ذوقه

منو ببر به اون موقع

به اون موقع

از این دوری ِ طولانی

منو ببر به دورانی

که هر لحظه تو اونجایی

زیر ِ بارون ِ تنهایی

منو ببر به اون حالت

همون حرفا

همون ساعت

به کاغذ توی مشتی که

به چشمای درشتی که

تو چشمام خیره می مونن
به من چیزی بفهمونن

منو ببر به دنیامو

به اون دستا که میخوامو

به اون شبها که خندونم

که تقدیرو نـمیدونم

به اون شبا که خندونم
که تقدیرو نمیدونم

نمیدونم

جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 21:14 ::  نويسنده : رح

یادمان باشد پیمانى راکه در طوفان با خدا مى بندیم

در آرامش فراموش نکنیم . .

جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 19:46 ::  نويسنده : رح

__̴ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡_|̲̲̲͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡l ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡_*̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡__

اَگر کَسی را نَداشتی کهِ به او بیَندیشی ، به آسِمان بیَندیش ،

چون دَر آسِمان کَسی هَست ، کهِ به تو می اَندیشَد
،

__̴ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡_|̲̲̲͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡l ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡_*̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡__

جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 17:1 ::  نويسنده : رح

از: خدا
به : تو
تاريخ : امروز
موضوع : خودت
رفرنس نامه : زندگي

من خدا هستم امروز مي خواهم به تمامي مشكلات تو رسيدگي كنم به كمك تو هم
نيازي ندارم پس روز خوبي داشته باشي

من دوستت دارم و بخاطر داشته باش وقتي شرايط بنحوي هستند كه تو نمي توني
از پس مشكلاتت بربياي اصلا سعي نكن كه خودت پي راه حل باشي بلكه اونها را
بعهده خداوند بگذار

زمانش كه برسد خودم رسيدگي مي كنم تمامي مشكلات حل مي شوند اما در زماني
كه من تعيين مي كنم نه زماني كه تو مي خواهي

وقتي كه مشكلت رو پيش من مي فرستي ديگه دليلي براي نگراني نيست بجاي
نگراني روي چيزهايي تمركز كن كه الان توي زندگيت داري شايد تصميم بگيري
كه اين پيام رو براي يك دوست بفرستي متشكرم با اين كار شايد از طريق
جديدي شرايط زندگي اونها رو لمس كني كه تا الان نمي دونستي

حالا امروز يك روز خوب خواهي داشت

خدا اكنون تلاش و دست و پا زدنت رو ديده و دستور مي ده كه ديگه تموم شه
بركت خدا داره به سمتت مي آد

جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 12:54 ::  نويسنده : رح

بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 110
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 137
بازدید ماه : 732
بازدید کل : 159403
تعداد مطالب : 192
تعداد نظرات : 38
تعداد آنلاین : 1





Pichak go Up